یادداشتک | چرایی استقبال مردم از "بانوی عمارت"
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، این روزها سریالی تاریخی که داستانش در زمان قاجار می گذرد از شبکه سوم سیما در حال پخش است.
شروع ماجرا از عشقی مثلثی(شازده، فخرالزمان، پسرحاج فتاح) آغاز می شود که با حذف شدن یکی از اضلاع این مثلث، همه چیز آرام می شود؛ اما درست همزمان با عروسی شازده و فخرالزمان، ناصرالدین شاه به قتل می رسد و شازده ارسلان و همسرش را وارد ماجرایی دیگر می کند.
بانوی عمارت اثری فاخر نیست؛ اما برای مخاطب تلویزیون سرگرم کننده است. اما چه چیزی باعثِ این استقبال شده است؟ وقتی نگاهی به سریال های تاریخیِ قاجاری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی می اندازیم متوجه دو نکته می شویم.
یکی اینکه زبان سریالِ بانوی عمارت به زبان امروزی نزدیک تر است، در حالی که در سریال های قبلی اینگونه نبوده و مخاطب از فهم دیالوگ ها عاجز می ماند و پس از مدتی نسبت به سریال و محتوای آن زده می شد.
دوم اینکه در آثار گذشته مرکزیت داستان، دربار پادشاهی بود، همه چیز در آنجا می گذشت و زندگی مردم آن زمان فرعِ بر اتفاقات داخل دربار بود؛ اما در بانوی عمارت عکس این مطلب اتفاق افتاده است. مخاطب از طریق شازده و فخرالزمان به آن زمان سفر می کند و این خود زمینه ساز همذات پنداری او می شود، حال که مخاطب با جهان داستان ارتباط برقرار کرد پیام های سیاسی و فرهنگی زمانه سریال را نیز با جان و دل دریافت می کند.
از این جهت بانوی عمارت نسبت به سریال های قاجاری گذشته یک قدم رو به جلوست و امید است که آثار بعدی در پی تکمیل این فرآیند گام بر دارند./918/ی704/س
صدرا فردوسی
همزادپنداری، شبیه شدن لحظهای و گذراست؛ در حالیکه همذاتپنداری، شبیه دیگری شدن طولانی مدتتر و پایاست.
به عنوان مثال، اگر وقتی که یک «گاوچران» شروع به گریه میکند، شما هم ناراحت شوید و حتی گریه کنید، با او همزادپنداری کردهاید. اما وقتی که به سبک گاوچرانها میایستید؛ تفنگ خیالیتان را از غلافش بیرون میکشید؛ شلیک میکنید؛ چند بار آن را دور انگشتتان میچرخانید و دوباره داخل غلافش میگذارید، با آن گاوچران همذاتپنداری کردهاید.
...در اکثر موارد منظور اشخاص، «همزادپنداری» کردن با شخصیتهای داستانها و قصههاست. این اصطلاح، حتی بخشی از تعریفِ اصطلاحِ همذاتپنداری را هم در برمیگیرد! و برخلاف چیزی که رایج شده، «همذاتپنداری» کاربرد خیلی کم و نادری را شامل میشود.